خاطرات جا مانده....
ترمه نازنینم.... خیلی تلاش میکنم تا خاطرات و لحظه های با تو بودنمون رو ثبت کنم اما ....ببخش عزیزکم....راستی وبلاگت چندروز پیش 1 ساله شد.به امید اینکه بتونم روزهای شیرین با تو عزیزم رو توی این وبلاگ ثبت و موندگار کنم... اولین تاب سواری... ترمه و داداش پرویز!!! ترمه و پوشک هاش... شبی که فهمیدیم اولین دندونت بیرون اومده.خونه عمه ماهت بودیم .سر میز شام.داشتم بهت آب میدادم که یه دفعه متوجه صدای تیک تیک دندونت شدم. (اولین ...
نویسنده :
مامان اطهر
1:54